آموزش جغرافیا
|
||
ناصر احمدیان کارشناس ارشد جغرافیا |
هویج تخم مرغ یا قهوه
پدر که آشپز ماهری بود او را به آشپز خانه برد. سه قابلمه را پر از آب کرد و آن ها را جوشاند.
آهو و پلنگ روزی آهویی در کنار رودخانهایی سرگردان بود و با خود میگفت: «من چه زندگی سختی کردهام. همیشه سرگردان بودهام. هیچوقت کاشانهای از خود نداشتهام. دلم میخواهد خانهای داشته باشم و از اینجا بهتر کجا میتوانم نقطهای را برای خانه پیدا کنم؟ در اینجا خانهای خواهم ساخت.» و پی کارش رفت.
|
![]() |