آموزش جغرافیا
 
 
ناصر احمدیان کارشناس ارشد جغرافیا
 
   خدا را شکر

خدا را شکر که مالیات می پردازم این یعنی من شغل و در امدی دارم و بیکار نیستم
خدا را شکر که باید ریخت و پاش های بعد از مهمانی را جمع کنم این یعنی که در میان دوستانم بودم
خدا را شکر که لباسهایم کمی برایم تنگ شده است این یعنی که غذای کافی برای خوردن دارم
خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم این یعنی که توان سخت کارکردن را دارم
خدا را شکرکه باید زمین ها را بشویم و پنجره ها را تمیز کنم این یعنی که من خانه دارم
خدا را شکر که در جایی دور جای پارک پیدا کرده ام این یعنی که من اتومبیلی برای سوار شدن دارم
خدا را شکر که سر و صدای همسایه را می شنوم این یعنی که من توانایی شنیدن دارم
خدا را شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم این یعنی من لباسی برای پوشیدن دارم
خدا را شکر که هر روز صبح با صدای زنگ ساعت بیدار می شوم این یعنی که من هنوز زنده ام
خدا را شکر که گاهی اوقات بیمار می شوم این یعنی این که اغلب اوقات سالم هستم
خدا را شکر که خرید هدیه های سال نو جیبم را خالی می کند این یعنی عزیزانی دارم که می توانم برایشان هدیه بخرم

ارسالی از خواننده خوب وبلاگ :   ویدا     ش 

 |+| نوشته شده در  دوشنبه چهاردهم آبان ۱۳۸۶ساعت 11:48  توسط ناصر احمدیان  | 
  بالا